سفر عيد
عيد يه سر رفتيم تبريز. و روستاي زيباي کندوان. چقدر مامانم خوبه! هر جا مي رفت منم با خودش مي برد!!!! داداشم که بغل خاله سميه بود همه ش. تازه از زنجان تا تهران رو هم من و مامانم رانندگي کرديم. داداشم هم توي صندلي ش که بعده ها قراره ازش بگيرمش خواب بود اين يکي از بهترين خاطرات نيومدن به دنياي من بود. حتما بعدا ها کارهاي هيجان انگيزناک تري قراره با مامانم انجام بديم. ...